ماک یکی از مشهورترین برندهای کامیون سازی در جهان است که صنعت تولید خودروهای سنگین بسیاری از پیشرفتهای خود را مدیون این کمپانی است. محصولات این برند در تمام قارهها طرفداران بسیاری دارد.
در میان برندهای کامیونسازی آمریکایی، کمپانی ماک به دلیل اینکه بعدها توسط رنو تراکس خریداری شد، بیشترین حضور را در بازار اروپا داشته است. در این نوشته ریون مگ قصد دارد که تاریخچهی کامیونهای ماک در اروپا بیان کند.
در ابتدا باید اشاره کرد که حضور کامیونهای ماک در اروپا از دهه 1950 شروع شده است و مونتاژ این کامیونها بیشتر در کشور هلند انجام شدهاست. در آن زمان، کامیونهای ساخت کمپانی ماک به دلیل داشتن پیشرانههای قوی و دوام عالی قطعات، یکی از محبوبترین گزینههای شرکتهای حمل و نقل اروپایی بودهاند. در سال 1955 میلادی، شرکت برادران فلور که قبلا در زمینهی ساخت تریلر و نیمه تریلر فعال بودند، شروع به عرضهی کامیونهای ماک سری B و R در هلند کردند. پس از مدتی به دلیل سلیقهی اروپاییان، کامیونهای ماک بی دماغ سری N هم به خط مونتاژ کارخانه فلور در هلند اضافه شد.
کامیونهای ماک عرضه شده توسط برادران فلور، به طور کامل دارای قطعات فنی و کابینی آمریکایی بود. شرکتهای حمل و نقل اروپایی استقبال خوبی از کامیونهای ماک مونتاژی در هلند کردند و در پایان دهه 1950، شرکتهای زیادی از کامیون ماک در ناوگان خود استفاده میکردند. البته به دلیل اینکه مراکز خدمات کامیون ماک در هلند متمرکز شده بود، بیشتر شرکتهای حمل و نقل هلندی مشتریان اصلی ماک بودند.
کامیونهای ماک به دلیل کیفیت ساخت بالا، دوام عالی و مشخصات فنی متنوع در حمل و نقل بارهای سنگین بسیار بهتر از کامیونهای اروپایی عمل میکردند. همکاری برادارن فلور و ماک تا سال 1964 ادامه پیدا کرد. اما ناگهان به دلیل ایجاد شرکت کامیون سازی داف توسط لیلاند و تغییر سیاست ماک مبنی بر تولید کامیون ماک با کابین اروپایی، همکاری بین شرکت فلور و ماک قطع شد. ماک اینبار به فرانسه نقل مکان کرد و با خرید کمپانی برنارد، اقدام به تولید کامیونهای ماک-برنارد با موتور و گیربکس آمریکایی و بدنهی اروپایی کرد.
اولین تلاش بولداگ برای حضور دوبارهی کامیونهای ماک در اروپا در سال 1962 انجام شد. در آن زمان، ماک آمریکا با برند Savie فرانسه شروع به همکاری کرد که نتیجهی این تلاش، تولید کامیون ماک سری X30T بود. اگرچه کامیون X30T یک کامیون جدید نبود و بر اساس پلتفرم ماک سری N تولید شده بود، اما مهمترین تفاوت در آن داشتن یک کابین 100 درصد فرانسوی بود.
هدف آمریکاییها از این همکاری، تطبیق بیشتر محصولات خود با سلیقهی اروپاییها بود. اگرچه کامیون ماک X30T همان قدرت و استقامت آمریکایی را به ارث برده بود، اما کابین تنگ آن، باعث شد که موفقیت چندانی نداشته باشد و در نتیجه این همکاری تنها تا مرحلهی توسعهی اولیه پیش رفت.
یک سال بعد یعنی در سال 1963، ماک برند اروپایی برنارد و کارخانههای آن را تصاحب کرد.
پس از تصاحب کارخانههای کمپانی برنارد توسط ماک، دو نوع کامیون برای ساخت در خط تولید این کامیونها در نظر گرفته شد. این کامیونها، عمدتا کامیونهای برنارد (یعنی شاسی، کابین و بیشتر تجهیزات ساخت برنارد فرانسه بودند) با پیشرانههای ساخت ماک بودند، به همین دلیل، این کامیونها تحت برند ماک-برنارد در بازار اروپا عرضه شدند. علاوه بر این کامیونها، خط تولید ماکهای سری B و R هم در کارخانههای برنارد راه اندازی شد. این کامیونها تفاوت چندانی با نسخههای عرضه شده در ایالات متحده نداشتند. البته باید بیان کرد که ماک سری R تک محور به صورت اختصاصی برای بازار اروپا عرضه شد.
از دیگر تفاوت کامیونهای ماک عرضه شده در اروپا با نسخههای آمریکایی، میتوان به استفاده از کابین عریضتر و کابین استراحت به سبک کامیونهای اروپایی اشاره کرد. این تغییرات در کابین، چهرهی خنده داری به کامیونهای ماک و به خصوص ماک سری R بخشیده بود. کاپوت مورد استفاده به دلیل اینکه بتواند موتور ترموداین ماک را در خود جا دهد و تاکید طراحان ماک بر دسترسی آسان به موتور برای تعمیرات، بدون تغییر باقی ماند. کابینهای تولید شده در فرانسه عمدتا توسط شرکتهای فرانسوی Pourtout، Carrosserie Pelpel و Lerourneur & Marchand ساخته شدند و از جاداری بیشتری نسبت به کابینهای اورجینال ماک برخوردار بودند.
ماجرای تولید ماک در فرانسه تنها به تولید کامیونهای دماغدار با کاپوتهای طویل ختم نمیشود. شرکت ماک-برنارد، کامیونهای بی دماغ هم تولید میکرد. پرچمدار کامیونهای بی دماغ این کمپانی، کامیون ماک-برنارد سری EFT35 است که از تلفیقی از طراحی فرانسوی و مهندسی فنی آمریکایی بود. طراحی کابین این کامیون توسط شرکت Fernand Geneve انجام شد.
کامیون EFT35 از موتور ENF-711 به عنوان قلب تپندهی آمریکایی بهره میبرد که یک موتور دیزلی 6 سیلندر خطی با حجم 11.6 لیتر است. پیشرانهی ENF-711 میتواند 214 اسب بخار قدرت و 814 نیوتن متر گشتاور تولید کند. این موتور ساخت ماک در آن زمان یکی از مشهورترین موتورهای دیزلی دنیا بود. در کامیون EFT35 وظیفهی انتقال قدرت به چرخها بر عهدهی گیربکس TR-72-250 ساخت ماک بود که دارای 10 دنده روبه جلو است. از آپشنهای این کامیون میتوان به فرمان برقی اشاره کرد. کامیون EFT35 اگرچه از نظر تجهیزات در سطح بالایی نبود، اما به دلیل دوام عالی در شرایط سخت کاری، هزینهی نگهداری کم و همچنین راحتی نسبی، بسیار مورد پسند رانندههای اروپایی قرار گرفت.
اگرچه در ابتدا کامیونهای تولید ماک-برنارد در بازار اروپا دارای فروش خوبی بودند و در میان شرکتهای حمل و نقل و رانندگان محبوبیت مناسبی پیدا کرده بودند، اما رفته رفته به دلیل بالا رفتن قیمت این کامیونها و خدمات پس از فروش متوسط و مشکل تامین قطعات، ماک مشتریان اروپایی خود را یکی پس از دیگری از دست داد و بازار به دست برندهای اروپایی افتاد.
این افت فروش و از دست دادن بازار، دو دلیل عمده دارد:
اول، ماک عمدهی مراکز تعمیر و خدمات پس از فروش خود را در فرانسه و چند کشور اطراف متمرکز کرده بود و بر خلاف ماک کمپانیهایی همچون ولوو و اسکانیا، در حال توسعهی مراکز خدمات پس از فروش خود در سرتاسر اروپا بودند.
دوم، ماک در کارخانههای برنارد در فرانسه تنها اقدام به تولید کابین و شاسی میکرد و هیچ خط تولید قطعات فنی راه اندازی نکرده بود. تمام قطعات موتوری و گیربکسی کامیونهای ماک-برنارد از آمریکا میآمد. این موضوع موجب شده بود که تامین قطعات مورد نیاز مشتریان چندین هفته طول بکشد.
در نتیجهی این اشتباهات راهبردی ماک در اروپا، در سال 1967، بولداگ برند ماک-برنارد را منحل کرد، اگرچه ماک تا چندین سال پس از 1967 در بازار اروپا اقدام به عرضهی کامیونهای تولید شده کرد، اما دیگر کامیون جدیدی تولید نکرد.
انحلال برند ماک-برنارد به این معنا نبود که ماک ارتباطات خود را به طور کامل با کمپانیهای فرانسوی قطع کرد. در سالهای بعد، نقشها در این تعامل آمریکایی-اروپایی جابجا شد و اینبار این شرکت معظم ماک بود که توسط شرکت فرانسوی رنوتراکس تصاحب گشت. با به تاراج رفتن ماک توسط رنوتراکس، بار دیگر کابینهای فرانسوی در محصولات ماک به کار گرفته شدند. یکی از این تجربهها، ماک میدلاینر (Midliner) بود که با کابین رنو میدلاینر در ایالات متحده عرضه شد.
اینبار کامیونهای ماک در اروپا با ماک کوانتوم و ماک مگنوم که دارای طراحی فرانسوی و وجه اشتراک بسیار با کامیونهای رنو پریمیوم و مگنوم بودند، عرضه شدند. این کامیونها دارای پیشرانه و گیربکس ساخت ماک بودند.
طرف فرانسوی از همکاری با ماک، سود بسیاری برد. یکی از مهمترین منفعتهایی که ماک برای رنوتراکس داشت، تصاحب یک پیشرانهی قوی 8 سیلندر E9 است که بر روی کامیون پرچمدار رنو یعنی مگنوم AE نصب شد.
در سالهای بعد وضعیت تغییر کرد. با تصاحب رنوتراکس توسط ولووتراکس، اینبار ماک به مالکیت سوئدیها درآمد. وضع ماک پس از این انتقال بدتر شد. رنوتراکس تنها در طراحی و کابین کامیونهای ماک دخالت میکرد و به این کمپانی اجازهی تولید و استفاده از پیشرانهها و گیربکسهای ساخت ماک را میداد. اما ولووتراکس با انتقال گیربکس و پیشرانههای ساخت خود به کارخانههای ماک، این کمپانی را از ساخت گیربکس و موتور اختصاصی محروم کرد. ولووتراکس پیشرانهی مشهور 8 سیلندر ماک را از خط تولید خارج کرد و دیگر اجازهی توسعهی پیشرانهی 8 سیلندر را به ماک نداد.
از آن سال به بعد، ماک دیگر تنها از پیشرانه و گیربکس ولوو بر روی محصولات خود استفاده میکرد.
در پایان باید یادآور شد که ماک در طی این سالها با برند اروپایی اسکانیا نیز همکاری داشته است. یکی از مهمترین نتایج این همکاری، توسعهی مشهورترین و بهترین پیشرانههای دیزل 8 سیلندر بوده است. داستان این همکاری در مقالهای با عنوان همکاری ماک و اسکانیا در توسعهی پیشرانههای V8 در جهان به طور کامل آورده شده است. پیشنهاد میکنیم که این مقاله را از دست ندهید.
منابع